سوته دلان

هرکجا باشم آسمان مال من است

شبی غمگین ، شبی بارانی و سرد مرا در غربت فردا رها کرد ، دلم در حسرت دیدار او ماند مرا چشم انتظار کوچه ها کرد ، به من می گفت تنهایی غریب است ببین با غربتش با من چه ها کرد ، تمام هستی ام بود و ندانست که در قلبم چه آشوبی به پا کرد ، او هرگز شکستم را نفهمید اگرچه تا ته دنیا صدا کرد .

نوشته شده در چهار شنبه 6 دی 1391برچسب:شبی غمگین,ساعت 14:22 توسط پریسا| |


Power By: LoxBlog.Com